سفارش تبلیغ
صبا ویژن


عشق باز

فرهنگ لغات زنان :1- آره یعنی نه 
2- نه یعنی آره

3- ما با ید با هم حرف بزنیم یعنی بشین فقط گوش کن

4- هر کار دوست داری بکن یعنی بکن ولی بعد دهنت سرویسه

5- چقد منو دوست داری ؟ یعنی یه گندی زدم می خوام بگم

6- دو دقیقه دیگه حاضرم یعنی دو ساعت علافی !!!

******************** 
گر بمیرد دختری از قبر او روید گلی!

گر بمیرند دختران دنیا گلستان میشود !

*************************

خداوند زمین را آفرید و گفت :

به به چه زیباست.سپس مرد را آفرید و گفت : جانمی این دیگه آخرشه !

و بعد هم زن را آفرید و با کمی اخم گفت : اشکالی نداره آرایش میکنه !!!

******************

فردوسی حکیم بزرگ ایرانی که همه قبولش دارن میگه:

که پیش زنان هرگز راز مگوی ، چو گویی ، سخن بازیابی به کوی !

******************
زنان را نباشد به جز یک هنر نشینند و زایند شیران نر !

*****************

ارنست همینگوی:

زن ها جنگ ها را شروع می کنند و مردها آن ها را ادامه می دهند !

*****************
مردها و زن ها دست کم در یک مورد اتفاق نظر دارند. هیچ کدام به زن ها اعتماد ندارند!

****************

تحقیقات نشان داده که فقط 80 در صد مردها عقل دارند !

20 در صد بقیه زن دارند !

*****************

مردها بر اثر کمبود عاطفه ازدواج می کنندبر اثر کمبود حوصله طلاق می دن

ولی نکته جالب اینه که بر اثر کمبود حافظه دوباره ازدواج می کنند !

****************

مردها سه تا آرزو دارن :

اونقدر که مامانشون می گن خوش تیپ باشن !

اونقدر که بچه شون می گن قوی باشن !

و مهمتر از همه اینکه :

اونقدر که زنشون بهش شک داره دوست دختر داشته باشن !

******************
بیشتر مردان موفقیت شون رو مدیون زن اولشون هستند و

زن دومشون رو مدیون موفقیت شون !

****************
مرد اولی : امان از دست این زنها ! زنم تمام دارائیمو برداشت و رفت !

دومی : خوش به حالت ! زن من تمام دارائی مو برداشت و نرفت !

*****************

فرق پیر دختر با پیر پسر:

اولی موفق نشده ازدواج کنه ولی دومی موفق شده ازدواج نکنه !

*****************

یه ضرب المثل آموزنده هست که می گه :

مردن برای زنی که عاشقشی از زندگی باهاش آسون تره !

*****************
مرد به زن : عزیزم ممنونم ازت ! تو اعتقاد به دین رو به زندگیم آوردی!

چون من قبل از ازدواج معتقد بودم جهنم اصلا’ وجود نداره !

*************
اسپانیایی ها میگن :

عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلندتر است !

ایتالیایی ها میگن:

عشق یعنی ترس از دست دادن تو !

ایرانی ها میگن :

“عشق سوء تفاهمی است بین دو احمق که با یک ببخشید تمام میشود!!

**************
زنان به خوبی مردان میتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به یکدیگر می گویند

تا در حفظ آن شریک باشند !

*************

مهمه که بتونی دختری رو پیدا کنی که باباش پولدار باشه،

دختری که خوش تیپ باشه، دختری که دوستت داشته باشه

ولی مهم تر از همه اینه که این ? تا دختر نباید همدیگر رو بشناسن !!!

**************

اگر طاووس برای ناز کردن و روباه برای فریب دادن وتمساح برای اشک ریختن وکلاغ برای

قارقار کردن داشته باشی دیگر نیازی به زن گرفتن نداری !

*************
همیشه پشت سر هر مرد موفق ، زنی است که نتونسته جلوی موفقیت شو بگیره !


نوشته شده در سه شنبه 90/2/20| ساعت 1:4 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )

 

3 آمریکایی و 3 ایرانی

 

سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.

 

 

 

همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل

 

 

 

کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.

 

 

 

بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.

 

 

 

سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا!


نوشته شده در شنبه 90/2/10| ساعت 6:32 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )

وکتور غروب آفتاب | Admires The Sunset


نوشته شده در جمعه 90/2/9| ساعت 1:51 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )

در قرون وسطی کشیشان، بهشت را به مردم می فروختند و مردمان نادان هم با پرداخت پول، قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند.

فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد. به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:

- قیمت جهنم چقدره؟







کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!

مرد دانا گفت: بله جهنم.

کشیش بدون هیچ فکری گفت: 3 سکه

مرد فوری مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید.

کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم

مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد. به میدان شهر رفت و فریاد زد:

- ای مردم! من تمام جهنم را خریدم و این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کسی را داخل جهنم راه نمی دهم.

اسم ان مرد، کشیش مارتین لوتر بود

نوشته شده در جمعه 90/1/26| ساعت 2:40 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )

می دونم حالت خوبه و خیلی روبه راهه

می دونم بی دغدغه فکری و دلشوره داری

روزارو سپری می کنیو شدی بی خیال ما

می گی امثال من دور وبرت خیلی زیاده ها...

کاش از همون اول این دل ازت خسته می شد

که حالا نتونی تو روم بگیری دست پیشو

به هر دری که زدم رو بهم بسته می شد

چقدر دلم به دست تو شکسته می شد

خوش به حالت چقده دلت قرصه و...

صدمه نمی زنه اصا بهت غصه...

با بغض من باعث می شه نیشت باز شه

تو دوست داری که یکی دیگه پیشت باشه

یکی که تو زندگیت مثه یه پادو باشه

یکی که فکر تو فقط پیشه کادوهاشه

یکی که هر کاری کنه و سرویس بده

مهمم نیست این که فقط با تو باشه

بدی هات خوبی هاتو از یادم برد

چه شب هایی که از دوری تو سخت خوابم برد

کارای زشتت آبرومو جلو عالم برد

چه ضربه هایی از تو این دل سادم خورد

تو هم یه ذره دلت تنگ من بود کاشکی

تویی که ادعا می کردی منو دوست داشتی

تو که می گفتی قلبت بی من می شه پاره

تو که می مردی واسه ی من بی اشاره

حالا خیلی سخته تو رو خودم بهم بگی طاقته...

دیدنمو نداری بی من زندگیت راحته

می دونم ایقده سرت شلوغه بعد یکی دو ماه

اگه الان بهت زنگ بزنم جای بله بگی شما

یعنی این یارو اینقده بدرد بخوره که...

 باعث شده حاله تو ازم بهم بخوره

از منی که همه جوره با تو  بودم

منی که بدور از  حاشیه با تو بودم

کاشکی هیچوقت تو زنگیم این مسیرو نداشتم

من بد بخت که جز تو هیچ کسیو نداشتم

تو گذاشتی رفتی دلم غمگین کاشکی

تو هم واسه ادامه دوستیمون انگیزه داشتیم

بدی هات خوبی هاتو از یادم  برد

چه شب هایی که از دوری تو سخت خوابم برد

اینقد تورو دور نگه داشتم از دشمنا یه ادم...

 خوب ساختم از یه انگشت نما...

ماها از عشق هم دیگه تب زده بودیم

ماها واسه ماه ها بعد مون حرف زده بودیم

همه چی خوب بود همه چی زود زود می گذشتو ...

تنها غم من این روز بود که تو بریو من گله کنم

 از دست تو من عاشقت بودم دقیقا برعکس تو...

جای تورو پر کنه واسم چه ادم دیگه ای

من تورو می خوام که تو هم تو یه عالم دیگه ای

تو یه ادم دیگه ای تو زندگیت هست

تو زندگیت من چه نقشی داشتم

واسه تو با دورو بریات چه فرقی داشتم

اره... دوست ندارمو یه وقتی داشتم

وقتی که واسه دستای خالیم دست می خواستم

اره ... واسه دستای خالیم دست می خواستم

بدی هات خوبی هاتو از یادم برد

چه شب هایی که از دوری تو سخت خوابم برد

کار های زشتت آبرمو جلو عالم برد

چه ضربه هایی از تو  این دل سادم  خورد

دیگه نمی خوام الکی کنم سخت گیری

ولی تو هم مثه باقی وقت گیری

دم از عشق می زنیو می گی دوسش داریو

وقتی با اونی به کسه دیگه نخ می دی...

  2afm


نوشته شده در دوشنبه 90/1/22| ساعت 2:43 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )

اینجا سکوت قسمت می کنند

و کسی گفت باید خندید

سهم من یک دنیا پر حرفی است و

سهم تو لبخندی

دنیا به اخر می رسد

و تو مثل همیشه می خندی

با چشمانی همیشه ساکت

که من نمی دانم چه گم کرده

که اینقدر منتظر است

اینجا سکوت قسمت می کنند

و سهم من هم یک دنیا پر حرفی است

برگرفته از وبلاگ کولی قاصدک

 مؤدب


نوشته شده در یکشنبه 90/1/21| ساعت 9:52 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )

    

هفت سین

سین اول سلام   ,

سلام به بهار و باران و یاران   ,

سلام به پاکی چشمه ساران .

سین دوم سحر   ,

سحر که مرغ می خواند.

سحر که اوازش را سپیدار بلند می داند .

سین سوم سادگی  ,

ساده باشیم .

مثل بنفشه کنار جوی       ,

با پاکی هم کاسه باشیم.

سین چهارم سرود   ,

سرود شقایق شعر و شور

سرود پرواز به دور.

سین پنجم سپید   ,

دستمان سپید  ,   قلبمان سپید

مثل پرنده ای که به اسمان پرید.

سین ششم سفر  ,

سفر با پر سیمرغ در صبح روشن

به سرزمین اب و گل نسترن.

سین هفتم سلام

دوباره سلام

سلام به صبح و سپیده و سحر

سلام به پرواز و پر

 

عیدت مبارک ایران من

 


نوشته شده در یکشنبه 89/12/29| ساعت 11:26 صبح| توسط ارمین| نظرات ( )

کسی که بر قلب خود غلبه نکرد بر هیچ چیز غالب نخواهد شد. زرتشت
رفتار کن با دیگران همانطوری که توقع داری که دیگران با تو رفتار کنند.زرتشت

آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر .زرتشت

کسی را فریب مده تا دردمند نشوی زرتشت

با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی زرتشت

بیگناه باش تا بیم نداشته باشی

سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی

راستگو باش تا استقامت داشته باشی

متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی

دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی

چالاک باش تا هوشیار باشی زرتشت

دوستدار دین باش تا پاک و راست گردی زرتشت

مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی.زرتشت

روح خود را به خشم و کین آلوده مساز و هرگز ترشرو و بدخو مباش. زرتشت

در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان ندانند. زرتشت


نوشته شده در جمعه 89/12/20| ساعت 10:42 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )

به خودقول دهیم که : از این پس ای ایرانی بیشتر با فرهنگ و اداب و رسوم ملی و قومی خود در امیز...

بچه ها نمی خوام شعار بدم ولی ما همه باید خودمونو باور کنیم ما هستیم اره ما ایرانی هستیم هیچ کس نمی تونه اینو از ما بگیره . بچه ها چرا ما ایرانیا مردمی با تمدن و اصیل متمدن باید به تقلید از یه فرهنگ بی پشتوانه تاریخی پیروی کنیم هر چند هر بهانه ای را برای جشن گرفتن و در کنار هم بودن غنیمت شمرد .

 

شاید افراد زیادی را ببینید که کلمات hi   و hello   را با لهجه ی غلیظ امریکایی اش تلفظ می کنند . اما تعداد افرادی که از واژه درود استفاده می کنند بسیار نادر است !

همینطور کلمه thanks   بیش از سپاس گذارم و good bye   بسیار راحتتر از بدرود در دهان ها می چرخد ما حتی به اینها هم بسنده نکرده ایم !

ان روز ها مردم برگزاری مردم برگزاری جشن ها و مناسبت های خارجی را نشانه تجدد و تمدن و تفاخر می دانند . سفره هفت سین نمی چینند اما در اراستن درخت کریسمس اهتمام می ورزند !

همه چیز را مورد valentine   و فلسفه نامگذاریش می دانند اما حتی اسم سپندار مذگان به گوششان نخورده است .

کمتر کسی است که قضیه ی والنتیوس (ولنتاین) وعقد سرباز هایی را که توسط پادشاه روم ممنوع شده بود و اعدام شدن ولنتاین به دستور کلودیوس در حالی که عاشق عاشق دختر زندانبان شده بود را نداند و او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق ندانند . اما کمتر کسی است که بداند در ایران باستان نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد که از بیست قرن پیش از میلاد روزی موسوم به روزعشق بوده است !

جالب است بدانید که این روز در تقویم جدید ایرانی مصادف است با 29 بهمن یعنی تنها 3 روز پس از والنتاین فرنگی ! این روز سپندار مذگان یا اسفندار مذگان نام داشته است . فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان روز عشق به این صورت بوده است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند هر یک از روز های ماه نیز یک نام داشتند.

بعنوان مثال روز اول روز اهورا مزدا روز دوم روز بهمن ( سلامت و اندیشه ) که نخستین صفت خداوند است روز سوم اردیبهشت یعنی بهترین راستی و پاکی که باز از صفات خداوند است روز چهارم شهریور یعنی شاهی و فرمانروایی ارمانی که خاص خداوند است و روز پنجم سپندار مذ بوده است . سپندار مذ لقب ملی زمین است .یعنی گستراننده و مقدس و فروتن . زمین نماد عشق است چون با فروتنی و تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد . زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد . به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند . در هر ماه یک بار نام روز وماه یکی می شده است که در همان روز که نامش با نام ماه یکی می شد جشنی ترتیب میدادند با نام ان روز و ماه . مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت که در ماه مهرگان لقب می گرفت همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ یا اسفندار مذ نام داشت که در ماه دوازدهم سال که ان هم اسفندار مذ نام داشت جشنی با همین عنوان می گرفتند .

سپندار مذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می کردند . در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند . مردان نیز زنان و دختران را بر تخت پادشاهی نشانده به انها هدیه می دادند و از انها اطاعت می کردند .

ملت ایران از جمله ملت هایی است که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوندفراوانی داشته است به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذارنده اند . این جشن ها نشان دهنده فرهنگ و نحوه زندگی و خلق و خوی و فلسفه حیات و در کل جهان بینی ایرانیان باستان است. از انجایی که ما با فرهنگ باستانی خود نااشنییم شکوه و زبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده است . نقطه مقابل ملت ما امریکایی ها هستند که به خود جهان بینی دچارند. انها دنیا را تنها از دیدگاه و زاویه خاص خود نگاه می کنند .

و در اخر برای اینکه ملتی در تفکر عقیم شود باید هویت فرهنگی و تاریخی را از او گرفت فرهنگ مهمترین عامل در حیات و رشد وبالندگی یا نابودی ملت ها است . هویت هر ملتی در تاریخ ان ملت نهاده شده است . اقوامی که در تاریخ از جایگاه شامخی برخوردارند کسانی هستند که توانسته اند با شیوه موثرتری خود و فرهنگ و اسطوره های باستانی خود را معرفی کنند و حیات خود را تا ارتفاع یک افسانه بالا ببرند . انچه برای گذشتگان و ایندگان حایز اهمیت است عدد افراد یک ملت و تعداد سربازانی که در جنگ کشته شده اند نیست بلکه ارزشی است که ان ملت در زرادخانه فرهنگی بشریت دارد.

شاید هنوز دیر نشده باشد که روز عشق را از 26 بهمن ( valentine   ) به 29 بهمن باستانی ما ایرانی ها منتقل کنیم.


نوشته شده در جمعه 89/11/29| ساعت 12:27 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )

دختران 2 دسته اند : دسته اول آنهایی که زیبا هستند وفورا ازدواج میکنند  و دسته دیگر آنهایی که به دانشگاه میروند   (شاو)

 

زن از این متأثر نمیشود که به او توجه کنید، بلکه تأثر او از این است که به او توجه کنید و بعد از او دور شوید   (تواین)

با زنان همانطور که با کودکان سر و کار دارید رفتار کنید  ولی همانطور که با ملکه صحبت میکنید با او سخن بگویید   (وایلد)
کار زن افراط و تفریط است، اگه دوست بدارد از شدت محبت بی زار میشود و وای به حال زمانی که دشمنی پیدا کند  (ولتر)
از دستپخت زن تعریف کن تا در کنار اجاق خود را قربانی کند   ( دیل کارنگی)

 

ازدواج کار خوبی است، ولی بهتر است این کار را انجام ندهید  (سامبرست)
 

زن چون کراوات است، هم مرد را زیبا نگه میدارد هم حلقوم او را می فشارد   (ویکتور هوگو)
در زندگی یک مرد 2 روز ارزش دارد : روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک می سپارد   (ویکتور هوگو)
هرگاه میخواهید از کسی انتقام بگیرید او را به ازدواج ترقیب کنید   (برنارد شاو)

 

راز از هر نوعی بر قلب زنان فشاری غیر قابل تحمل می آورد   (پوشکین)
مردها آنچه را که می شنوند از یک گوش وارد و از گوش دیگر خارج می سازند، اما زنان از 2گوش وارد و از دهان خارج می کنند   (برنارد شاو)

 

زن با نگاه خود آتش می افروزد و بیهوده می کوشد تا با اشک خود آنرا خاموش کند   (برنارد شاو)

 

گرانقیمتترین انگشتری های جهان، انگشتری نامزدی است، چون مرد پس از خرید آن تا آخر عمر قسط میدهد   (چگورا)
در برخورد با تازه عروس  مردها به صورتش نگاه میکنند و خانمها به باسنش   (دیکنز)


زنها فقط 2روز می توانند مردها را خوشبخت کنند، روز عروسی و روز مرگ   (برنارد شاو)

 

زن، وقتی از یک حقیقت دفاع می کند منطقش بسیار ضعیف و قدرت اثباتش بی تأثیر است . ولی اگر همین زن بخواهد از یک دروغ دفاع کند آن وقت کسی را تاب مقاومت در برابر او نیست   (گالیله)

 

شوهری که بیش ازحد به پاکدامنی زن خود می بالد، احمقی است که بیش ازحد خود را فریب می دهد   (لاروشنوکو)

 

اشک، نیرومندترین ماده سیال روی زمین است   (داوینچی)
اگر زنی عصبانی شد، یقین کنید که یک کار انجام نشده دارد و چاره اش در این است که به عصبانیت تظاهر کند   (دیکنز)

 

برای زن فقط یک بدبختی و مصیبت وجود دارد و او این است که حس کند کسی اورا دوست ندارد   (چاپلین)

 

اگر تله به دنبال موش برود، زن نجیب هم دنبال مرد   (ضرب المثل سوئدی)
مردها را شجاعت به جلو میراند و زنها را حسادت   (برنارد شاو)

 

و در آخر

 

 ممکن است که از امواج دریا نجات یابید، ولی از دست زنها خیر

برگرفته از عشق شیطون


نوشته شده در یکشنبه 89/11/24| ساعت 1:2 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )

<      1   2   3   4   5   >>   >

قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت