سفارش تبلیغ
صبا ویژن


عشق باز

چیزی نگو قسم نخور تموم حرفات یه دروغه

کسی نگفت خودم دیدم خونه قلب تو شلوغه

چیزی نگو لیاقتت عشق مقدسم نبود

حس می کنم نبودی و بودنتم یه قصه بود

تو دیگه مردی و این حرف اخره

بذار عشق تو از خاطرم بره

فکر میکردم قلبت ما منه

اما انگلر صد شاخه می پره

اسمتو پاک کردم از دفترام

بی خودی قسم نخور دیگه سخته برام

ترو باور داشتمو میخواستمت

چرا اتش کشیدی همه باورام

کسی نگفت بهم من خودم می دیدم

اما راستشو بخوای یه چیزی نفهمیدم

چرا وقتی ترو از عشق خالی دیدم

بجای گریه بحالت میخندیدم

شاید واسه اینه که دیگه بی ارزشی

واسه ی همه عروسک نمایشی

تو که می گذری ساده از این همه عشق

لیاقت نداری دیگه با من باشی

 

 

تقدیم به خواهر عزیزم


نوشته شده در شنبه 88/11/3| ساعت 9:37 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت