سفارش تبلیغ
صبا ویژن


عشق باز

یک دختر مثل یک آدامس است ...
 

یک دختر مثل یک آدامس است ...
جویدن طولانی هر آدامسی به جز بی مزه شدنش حاصلی ندارد . ... هیج وقت آدامس نیم خورده کسی را به دهان نزارید....
داشتن آدامسی که نتوانی بازش کنی بانداشتنش فرقی ندارد .... آدامس زیاد مانده ارزش جویدن ندارد ...
هر از چندی به دندانهایتان فرصت استراحت هم بدهید به هر حالآدامستان را می توانید عوض کنید ولی دندانهایتان را نه ..
 به چشیدن طعم تنها " یک " آدامس اکتفا نکنید. آدامسها در شکلها و , قیمتها و مزه های مختلف ساخته می شوند ....
فراموش نکنید که پایان کار هر آدامسی سطل اشغال است . پس برای هیج آدامسی قیمت زیادی نپردازید ....
ازدواج مثل قورت دادن آن میماند .هیج احمقی آدامسش را قورت نمی دهد ...
داشتن یک بسته آدامس همیشه بهتر از داشتن فقط یک آدامس است ....
حسرت آدامسی را که دورش انداخته اید را نخورید . آدامس های خوشمزه ترهمیشه پیدا می شود


 

چطور زن آفریده شد!!!

 

داستان از اینجا شروع میشه که یه روز خدا حوصلش سر میره!! میگه چیکار کنم چیکار نکنم!! تصمیم میگیره یه کاره بزرگ کنه!! یکیو میفرسته از زمین خاک بیارن و بد گل میکنه و با هنرمندیه خاصی آدم و درست میکنه و در روح اون میدمه و آدم زنده میشه!!
بعد خدا به همه ی فرشته ها میگه سجده کنید و همه سجده می کنن جز شیطون !! اون سجده نمیکنه چون هنگ کرده بوده!! یعنی بیچاره اصلا نمیتونسته تکون بوخوره!!
تا اینجارو همه میدونید!! از اینجا به بعد!!
جبرائیل فرشته ی شیطون و فوضولی بود از اول واسه همین از گل زیاد اومده ی آدم یه چیزه دیگه ساخت که چون جبرائیل خوب بلد نبود درست کنه یکم چفت و چوله شد یعنی پستی بلندیاش زیاد و ناجور شد!!
جبرائیل این کار دستیشو میبره به خدا نشون بده تا میگیره جولو خدا یا دفعه خدا عطسش میگیره و در اونم اشتباهی میدمه و به صورت کاملا تصادفی حوا زنده میشه!!!
وقتی این اتفاق میفته خدا میگه!! اوه گند زدم!!
جبرائیلم گفت خراب شد!!!
بهله و این بود جریان به وجود آمدن حوا!!!
هر چند آفرینش حوا از روی یک اشتباه بود و حوادثی زیادی آفرید ولی سوژه ی خنده ی میلونها نفر از فرزندان آدم رو فراهم کرد!!!!
میدونید آدم اون  لحظه خوشحال شد!! چرا؟ خودتون بگین!!!

 

 


نوشته شده در یکشنبه 89/1/22| ساعت 9:4 عصر| توسط ارمین| نظرات ( )


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت