به خودقول دهیم که : از این پس ای ایرانی بیشتر با فرهنگ و اداب و رسوم ملی و قومی خود در امیز...
بچه ها نمی خوام شعار بدم ولی ما همه باید خودمونو باور کنیم ما هستیم اره ما ایرانی هستیم هیچ کس نمی تونه اینو از ما بگیره . بچه ها چرا ما ایرانیا مردمی با تمدن و اصیل متمدن باید به تقلید از یه فرهنگ بی پشتوانه تاریخی پیروی کنیم هر چند هر بهانه ای را برای جشن گرفتن و در کنار هم بودن غنیمت شمرد .
شاید افراد زیادی را ببینید که کلمات hi و hello را با لهجه ی غلیظ امریکایی اش تلفظ می کنند . اما تعداد افرادی که از واژه درود استفاده می کنند بسیار نادر است !
همینطور کلمه thanks بیش از سپاس گذارم و good bye بسیار راحتتر از بدرود در دهان ها می چرخد ما حتی به اینها هم بسنده نکرده ایم !
ان روز ها مردم برگزاری مردم برگزاری جشن ها و مناسبت های خارجی را نشانه تجدد و تمدن و تفاخر می دانند . سفره هفت سین نمی چینند اما در اراستن درخت کریسمس اهتمام می ورزند !
همه چیز را مورد valentine و فلسفه نامگذاریش می دانند اما حتی اسم سپندار مذگان به گوششان نخورده است .
کمتر کسی است که قضیه ی والنتیوس (ولنتاین) وعقد سرباز هایی را که توسط پادشاه روم ممنوع شده بود و اعدام شدن ولنتاین به دستور کلودیوس در حالی که عاشق عاشق دختر زندانبان شده بود را نداند و او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق ندانند . اما کمتر کسی است که بداند در ایران باستان نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد که از بیست قرن پیش از میلاد روزی موسوم به روزعشق بوده است !
جالب است بدانید که این روز در تقویم جدید ایرانی مصادف است با 29 بهمن یعنی تنها 3 روز پس از والنتاین فرنگی ! این روز سپندار مذگان یا اسفندار مذگان نام داشته است . فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان روز عشق به این صورت بوده است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند هر یک از روز های ماه نیز یک نام داشتند.
بعنوان مثال روز اول روز اهورا مزدا روز دوم روز بهمن ( سلامت و اندیشه ) که نخستین صفت خداوند است روز سوم اردیبهشت یعنی بهترین راستی و پاکی که باز از صفات خداوند است روز چهارم شهریور یعنی شاهی و فرمانروایی ارمانی که خاص خداوند است و روز پنجم سپندار مذ بوده است . سپندار مذ لقب ملی زمین است .یعنی گستراننده و مقدس و فروتن . زمین نماد عشق است چون با فروتنی و تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد . زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد . به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند . در هر ماه یک بار نام روز وماه یکی می شده است که در همان روز که نامش با نام ماه یکی می شد جشنی ترتیب میدادند با نام ان روز و ماه . مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت که در ماه مهرگان لقب می گرفت همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ یا اسفندار مذ نام داشت که در ماه دوازدهم سال که ان هم اسفندار مذ نام داشت جشنی با همین عنوان می گرفتند .
سپندار مذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می کردند . در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند . مردان نیز زنان و دختران را بر تخت پادشاهی نشانده به انها هدیه می دادند و از انها اطاعت می کردند .
ملت ایران از جمله ملت هایی است که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوندفراوانی داشته است به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذارنده اند . این جشن ها نشان دهنده فرهنگ و نحوه زندگی و خلق و خوی و فلسفه حیات و در کل جهان بینی ایرانیان باستان است. از انجایی که ما با فرهنگ باستانی خود نااشنییم شکوه و زبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده است . نقطه مقابل ملت ما امریکایی ها هستند که به خود جهان بینی دچارند. انها دنیا را تنها از دیدگاه و زاویه خاص خود نگاه می کنند .
و در اخر برای اینکه ملتی در تفکر عقیم شود باید هویت فرهنگی و تاریخی را از او گرفت فرهنگ مهمترین عامل در حیات و رشد وبالندگی یا نابودی ملت ها است . هویت هر ملتی در تاریخ ان ملت نهاده شده است . اقوامی که در تاریخ از جایگاه شامخی برخوردارند کسانی هستند که توانسته اند با شیوه موثرتری خود و فرهنگ و اسطوره های باستانی خود را معرفی کنند و حیات خود را تا ارتفاع یک افسانه بالا ببرند . انچه برای گذشتگان و ایندگان حایز اهمیت است عدد افراد یک ملت و تعداد سربازانی که در جنگ کشته شده اند نیست بلکه ارزشی است که ان ملت در زرادخانه فرهنگی بشریت دارد.
شاید هنوز دیر نشده باشد که روز عشق را از 26 بهمن ( valentine ) به 29 بهمن باستانی ما ایرانی ها منتقل کنیم.
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |